***
اخگر : مهرهها تا آخر بازی باید چیزی برای از دست دادن داشته باشن
ما که قرارداد رو نوشتیم سفته هام که پیش ایشونه مشکلش چیه دیگه؟
آدمیزاده دیگه
📽 مانکن
^^^^^*^^^^^
***
با یه لشگر دلقک
چطور میخواین جنگ رو ببرین؟
امیدمون به اینه که
شما از خنده پس بیافتین
📽 Stalag 17 | 1953
^^^^^*^^^^^
***
میخوام یه قرص اختراع کنم که آدمهارو مقابل غم و غصه بیمه کنه
📽 مهمانمامان
^^^^^*^^^^^
***
این دوتا قانون یادت باشه
قانون اول: من هیچوقت اشتباه نمیکنم
قانون دوم: هر وقت فکردی من اشتباه کردم، یاد قانون اول بیفت
📽 گناهکاران
^^^^^*^^^^^
***
گروهبان: مگه من چه گناهی کردم که
گیر شما دو تا افتادم؟
استن: حتماً مادرتو اذیت کردی
📽 Great Guns
^^^^^*^^^^^
***
اگه یه فاحشه میخوای، یکی بخر
اگه ملکه میخوای بدستش بیار
📽 Game of thrones
^^^^^*^^^^^
***
زمانی میرسد که
تو باور خواهی کرد
همه چیز تمام شده است
و آن زمان آغاز تو خواهد بود
📽 Lewis Dearborn Lamour
^^^^^*^^^^^
***
مایک : تو یه روانی هستی و من عاشقتم
اَبی : من روانی نیستم
مایک : من الان بهت گفتم عاشقتم ولی تو فقط واژه روانیُ شنیدی ، این نشونه آدمای روانیه
📽 The Ugly Truth
^^^^^*^^^^^
***
موج حاصل از حرکت بال یک پروانه
می تواند یک گردباد در آن سوی جهان برپا کند
📽 The Butterfly Effect
^^^^^*^^^^^
***
هیچ رویایی اونقدرا بزرگ نیست
و هیچ رویاپردازی اونقدرا کوچیک
📽 انیمیشن توربو
^^^^^*^^^^^
***
تاحالا اين کارو انجام دادين؟
به کلِ بازهی زمانی که با کسی بودين
فکر ميکنين و مدام تو ذهنتون
مرورش ميکنين
و دنبال اولين نشونههای
بُروز مشکل تو رابطتون ميگردين.
📽 500 Days of Summer
^^^^^*^^^^^
یک پدر میتونه
از صد تا بچه مراقبت کنه
ولی صد تا بچه نمیتونه
یک پدر رو نگه داره
📽 Amarcord | 1973
^^^^^*^^^^^
***
تو زندگی حقایقی هست
که میشه فهمید
ولی نمیشه فهموند
📽 صورتزخمی
^^^^^*^^^^^
***
وقتی به کسی نگاه میکنی ۵۰ درصد کسی که هست رو متوجه میشی، ولی فهمیدن ۵۰ درصد بقیهاش همهاش رو خراب میکنه. شاید هیچوقت نباید بفهمی بقیه اش چیه
📽 My Life Without Me
^^^^^*^^^^^
***
عشق دو حالت داره
عشق مادر به فرزند
عشق بنده به خدا
بقیه اش تاثیرات هورمونیه
📽 ورود آقایان ممنوع
^^^^^*^^^^^
دشمن دارى؟
خوبه
دشمن داشتن معنيش اينه
يه جايى در زندگيت
پاى يه چيزى وايستادى
🕴وینستونچرچیل
^^^^^*^^^^^
شب و روز خوش✋
رو مبل منتظر بودم تا بیاد ساعت 2 نیمه شب مثل همیشه این ساعت داشت میومد
داشتم خاطراتمون رو مرور میکردم که با صدا باز شدن در به خودم اومدم
سلام
پرید هوا
یااا چیکار میکنی ترسیدم...هنوز نخوابیدی؟
نه منتظر تو بودم
منم
^^^^^*^^^^^
پشت بهم دراز کشیده بود ولی من چشمام خیره بود به شونه هاش
دیگه مثل قدیما از پشت بغلم نمیکرد با موهام بازی نمیکرد
نمیگفت دلیل زندگیمی
از صدای نفساش فهمیدم خوابش سنگین شده خواستم بغلش کنم
که نور گوشیش اتاق رو روشن کرد خیلی اروم از جام بلند شدم رفتم به سمت
گوشیش پیامش رو لاک اسکرین مشخص بود
فردا زود بیا جیمین عاشقتم
ناخدا گاه دستمو گذاشتم جلوی دهنم بغض گلومو گرفت
به یاد حرفای مامان بابام افتادم
اخه این پسره ی خارجی چی داره؟
خودتو بدبخت نکن دختر ازش دل بکن
اخه من چی براش کم گذاشته بودم؟ من فقط بخاطر جیمین
از پدر مادرم جدا شدم و به خودم گفته بودم که انقدر از عشقش
سیر میشم که نیازی به پدر مادرم نداشته باشم
البته این حرفو خودش بهم زده بود
^^^^^*^^^^^
دیگه مثل قدیما نبودم هرچی میگفت به یه اره نه ساده کفایت میکردم
وقتی نگام میکرد بهش لبخند میزدم از اون لبخندا که هر
احمقی عشقو از توش میخوند شبام قبل خواب عشقمو بهش اعتراف میکردم
رفتارای اونم فرق کرده بود شبا یکم زود تر میومد خونه
باهام بیشتر حرف میزد بعضی وقتام میگفت
چرا حرف نمیزنی عزیزم؟میدونی که خیلی دوست دارم
میدونستم ولی الان دیگه نه
کارش شده بود رفتن تو اتاق مهمون درو بستن یه روز در تا نیمه باز از در نگاه کردم
گوشیشو پرت کرد سمت دیوار طوری که هر قسمتش به زمینو زمان برخورد کرد
دست گذاشت رو صورتش و با گریه زمزمه کرد
چطور تونستم لعنت بهم چطور تونستم همچین کاری باهاش بکنم
^^^^^*^^^^^
مثل همیشه زیر پنجره نشستم و زانومو بغل کردم
بغضم ترکید البته چیز جدیدی نبود بد اون روز هر شب وقتی
جیمین خونه نبود گریه میکردم
دیگه گریم قط شده بود که با صدای در تعجب کردم
خیلی زود برگشته بود خونه
سرمو اوردم بالا به چشماش خیره شدم داشت گریه میکرد دستش رو زانوهام بود
میدونم که از همه چیز خبر داری
لبخند زدم
دوست دارم جیمین
گریش شدید تر شد
چرا اینطوری میکنی ها؟ دعوام کن بهم لعنت بفرست بگو ازم متنفری یه چیزیو بشکون چرا هیشکدوم از این کارا رو نمیکنی؟ تو داری بدترین بلا رو
سرم میاری بی اعتنایی میکنی بهم
نمیتونم اخه از عشقم یه زره هم بهت کم نشده
اشک های مزاحم رو صورتش رو پاک میکرد و با لکنت که به خاطر سریع حرف زدن بود گفت
من آشغال این بلا رو سرت اوردم؟....غلط کردم....غلط کردم ...خواهش میکنم بشو همون ادم قبل...همونی که
من لیاقتشو نداشتم ...خواهش میکنم اینطوری نکن
ازم نخوا بشم همون ادم قبلی من قلبم شکسته الان یه مرده متحرکم
یه بار مردم منتظر بار دومم
دست کشید رو گونم
از..اول شروع میکنیم ..منو ببین من ..من پشیمونم
من عاشقتم
لبخند زدم الان دیگه دلم گرم شده بود
سطحی بوسیدمش و سرمو گذاشتم رو شونش
الان دیگه با خیال راحت میتونستم برم
بدنم بی حس شده بود
صدای ضربان قلبم اروم اروم کم میشد
خدا به قولش عمل کرده
عشق جیمین در برابر هر چیزی حتی زندگیم
^^^^^*^^^^^